دیکشنری
داستان آبیدیک
other things being e
ʌðəɹ θɪŋz biɪŋ i
فارسی
1
عمومی
::
اگر برایچیزهایدیگر نباشد، اگر شرایط دیگر رابرا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OTC
OTCHARD
OTHER
OTHER AREAS OF APPLICATION
OTHER BLAME
OTHER CUTS WITH BONE IN
OTHER FISH TO FRY
OTHER GOOD FISH IN THE SEA
OTHER LORDS
OTHER PEOPLE
OTHER PLACE
OTHER SECTORS
OTHER SIDE OF THE COIN
OTHER SIDE OF THE TRACKS
OTHER THAN
OTHER THINGS BEING E
OTHER THINGS BEING EQUAL
OTHER TIMES, OTHER MANNERS
OTHER WAY ROUND
OTHERGATES
OTHERGUESS
OTHERGUISE
OTHERING
OTHERNESS
OTHERWHENCE
OTHERWHERE
OTHERWHILE
OTHERWISE
OTHERWORLD
OTHERWORLDINESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید